مقالات آرشیو خبر ها
بایدهای اروپایی...

بایدهای اروپایی...

تقریباً شش سال پیش، آندرا آنیلی به عنوان ریاست باشگاه یوونتوس برگزیده شد. یکی از اولین تغییرات او در باشگاه، استخدام بپه ماروتا و فابیو پاراتیچی به منظور تحقق بخشیدن به رویایش برای باشگاه بود.

 

در فصل اول مشکلات عدیده‌ای سراغ باشگاه آمد، یوونتوس بازیکنان زیادی را فروخت و یا از دست داد و با اصطلاح معرفی شده توسط ماروتا «قرارداد قرضی با حق خرید در پایان فصل» بازیکنان جدیدی وارد تیم شدند و همزمان جی جی دلنری نیز به عنوان سرمربی باشگاه انتخاب شد. شوربختانه، بازدهی بسیار پایین بود و یوونتوس فصل را با رتبه ی هفتم به پایان رساند و تیم فرصت حضور در رقابت های اروپایی سال آینده را از دست داده بود و حالا باشگاه دوباره برای تحقق رویاهای خود باید از صفر شروع می کرد.

 

بنابراین، ماروتا و پاراتیچی دست به کار شدند و پایه ی تیمی قدرتمند را فراهم کرد. سیمونه په په، مارکو استوراری، لئوناردو بونوچی، آندرا بارزالی و الساندرو ماتری برخی از بازیکنان به خدمت گرفته شده در فصل اول حضور آنیلی به عنوان ریاست باشگاه بودند. این بازیکنان بعداً با هدایت آنتونیو کنته برنده ی سه اسکودتوی متوالی شدند.

 

در واقع، پس از پایان فصل 2012‐2011، واضح بود که برنامه ریزی های باشگاه زودتر از آنچه همه پیش بینی می کردند به ثمر رسیده است. کنته می خواست تا جایی که منابع مالی باشگاه این اجازه را می دهد تیمش برای رسیدن به باشگاه های بزرگ سریع تر به پیشرفت خود ادامه دهد. همین تصمیم منجر به حضور بازیکنان بزرگی مانند پیرلو، ویدال و پوگبا در تیم شد. اما کنته بیش تر از این ها می خواست.

 

همزمان برخی هواداران از تکراری بودن فصل ها خسته شده بودند. یوونتوس یک قدرت بلامنازع در ایتالیا بود و اسکودتوهای متوالی برنده می شد و تقریباً تمام رکوردهای سری آ را جابه جا کرد، اما در اروپا داستانی متفاوت برای خود داشت. نبود نمایش های متقاعدکننده در اروپا و همزمان سلطه ی مطلق در سری آ، این تفکر را در ذهن بیش تر متفکرین فوتبال در پی داشت که سری آ لیگی متوسط است و یوونتوس به سان یک ماهی با اندازه ی متوسط درون یک برکه ی کوچک بر روی سیاره است.

 

درست یا غلط، این یک نگرش در مورد یوونتوس بود و به نظر می رسید تغییر آن غیرممکن باشد.

 

اما با آغاز فصل 2014 و توافق کنته و مدیران باشگاه مبنی بر ترک تیم، مکس آلگری سرمربی جدید وارد باشگاه شد. هواداران بیشماری از این انتخاب ناراضی بودند و بسیاری بر این عقیده بودند که منصوب شدن آلگری به عنوان سرمربی یک عقب گرد برای باشگاه خواهد بود.

 

مکس زیر فشارها و انتقادهای فراوانی کار خود را در باشگاه آغاز کرد. ادامه ی سلطه در سری آ کار شاق و شگفت انگیزی نبود. همچنین، عدم نمایش متقاعد کننده در اروپا که با باخت مقابل اتلتیکو و المپیاکوس و در نهایت دوم شدن یوونتوس در گروه همراه بود این تفکر را در ذهن تداعی می کرد که یوونتوس هنوز در اروپا وزنه ی بزرگی محسوب نمی شود.

 

اما پنج ماه بعد یوونتوس به فینال این رقابت ها رسید و در صورتی که شانس رنگ های سیاه و سفید را یاری می کرد و شرایط موافقی ایجاد می شد حتی می توانست قهرمان اروپا شود. بسیاری از هواداران و فوتبالدوستان تصور می کردند که رسیدن به فینال لیگ قهرمانان می تواند احترام اروپایی زیادی برای باشگاه به همراه بیاورد، اما به نظر این تفکر به طور کامل در ذهن ها گنجانده نشد.

 

این فصل یوونتوس به عنوان حریف جدی تر در نظر گرفته شد و در انگلستان منچسترسیتی پر از ستاره را شکست داد. به نظر شکست هفته پایانی مرحله ی گروهی مقابل سویا و تساوی در بازی رفت مقابل بایرن مونیخ، باورها را کمی ضعیف تر کرد. اما یوونتوس با یک نمایش بی نظیر در آلیانز آرنای مونیخ تنها دو دقیقه با صعود به مرحله ی بعد فاصله داشت، در نهایت پس از پایان 120 دقیقه در این مرحله حذف شد. این یک واقعیت است که یوونتوس در مقابل تیمی به مراتب بهتر حذف شد.

 

به عنوان یک یوونتوسی می دانیم که نمی توان برای همیشه بابت این شکست افسوس بخوریم، باید به جلو نگاه کرده تا بدانیم چگونه باید پیشرفت کنیم تا تیم هایی مثل بایرن و بارسا را شکست دهیم و در قله ی اروپا قرار بگیریم. خب، اما چه کارهایی را برای رسیدن به سطوح بالاتر باید انجام دهیم؟

 

ابتدای هر کاری ما باید خود را در سطح کنونی که قرار داریم تثبیت کنیم. در حال حاضر، معتقدم که یوونتوس تیم اول اروپا نیست. از دید من، این افتخار مختص به بایرن و بارسلونا است. بسته به اینکه چه کسی سرمربی رئال مادرید باشد ممکن است در آن بالا حضور داشته باشد. پس از این تیم ها، یووه و پاری سن ژرمن به عنوان تیم های بعدی ظاهر می شوند. تابستان آینده تیم هایی منچسترسیتی تحت هدایت پپ گواردیولا، چلسی کنته و منچستریونایتد خوزه مورینیو نیز حضور دارند. این تیم ها نیز باید حریفان قدرتمندی برای فصل آینده در نظر گرفته شوند، به خاطر اینکه قدرت پولی آن ها بسیار زیاد است و می توانند در تابستان یک تیم مدعی را برای فصل آینده آماده کنند.

 

اما مهم تر از هر چیزی این حقیقت که ما هم تیم بدی نیستیم را نمی توان کتمان کرد، اما در جایی که باید باشیم حضور نداریم. در ادامه پنج هدف را برای اینکه باشگاه باید انجام دهد برای رسیدن قله ی اروپا انجام دهد اشاره می کنیم:

 

هدف های ورزشی:

 

1 ― نگه داشتن ستاره های تیم: پوگبا، بونوچی و دیبالا قلب تیم یوونتوس فعلی هستند و باشگاه باید آینده اش را با استفاده از این بازیکنان بسازد. از دست دادن آن ها به منزله ی یک گام به سمت عقب تر و رسیدن به سطح باشگاه هایی مانند بوروسیا دورتموند و اتلتیکو مادرید خواهد بود. مورد استثنای فروش پوگبا اگر به درستی مدیریت شود، فروش او می تواند همانند فروش زیدان در گذشته باشد. اما من هنوز اصرار دارم که یوونتوس باید پوگبا را حداقل تا سال 2018 و جام جهانی در تیم نگه دارد.

 

2 ― آلوارو باید در تیم بماند: موراتا می گوید که نمی داند برایش چه اتفاقی خواهد افتاد و بازگشتش به مادرید به رئال مادرید بستگی دارد. واقعیت این است که اگر بازیکنی نخواهد به تیم دیگر منتقل شود، هیچ باشگاهی نمی تواند به او برای انتقالش فشار بیاورد. من فکر می کنم که موراتا خواهان ماندن در تورین است و ماروتا به رئال مادرید 15 میلیون یوروی اضافی خواهد داد تا او را در ترکیب تیم نگه دارد. این مهاجم جوان اسپانیایی شرایط آرمانی گذشته را بازیافته است و سرعت، مهارت و زیرکی او می تواند برای یوونتوس اروپایی حیاتی باشد. من هنوز مطمئن نیستم که آیا موراتا و دیبالا در کنار همدیگر بازی خواهند کرد یا نه، اما آلگری باید هر کاری که از دستش برمی آید انجام دهد تا این دو مهاجم بااستعداد به یک زوج موفق در یووه تبدیل شوند.

 

3 ― رشد دادن هویت اروپایی: ما نیاز داریم که راه بهتری را برای بازی در دیدارهای اروپایی پیدا کنیم تا اینکه در جای خود ساکن بمانیم و امیدوار باشیم که بتوانیم تیم های دیگر را در ضد حمله شکست دهیم. منظور من دقیقاً این نیست که در مقابل حریفی مانند بایرن بی محابا حمله کنیم که این امر می تواند بی ملاحظگی محض باشد. اما یووه نیاز دارد در مقابل حریفی مانند بایرن مانند 45 دقیقه اول خود در مونیخ بازی کند و یا رویکردی مانند دو دیدار رفت و برگشت در نیمه نهایی لیگ قهرمانان داشته باشد. مطمئناً، بیانکونری می تواند از مزیت استحکام مدافعین خود استفاده کند، اما باید پرس کردن بازیکنان حریف را در تمام مناطق زمین انجام داد. اگر چه هضم شکست مقابل بایرن مونیخ بسیار دشوار است، اما می توانیم از این شکست یاد بگیریم که چگونه در آینده در مقابل حریفان قدرتمند خود بازی کنیم.

 

هدف های اقتصادی

 

1 ― دستمزد بازیکنان را افزایش دهیم: در حال حاضر، بالاترین دستمزد در یووه 4/5 میلیون یورو به همراه پاداش ها است. اگرچه پاداش ها می توانند میزان دستمزد بازیکن را بیش تر کنند، اما ساختار دستمزدها با باشگاه های بزرگ اروپایی قابل مقایسه نیست. دستمزد بازیکنانی مانند سرجیو آگوئرو، آنجل دی ماریا، ادینسون کاوانی و زلاتان ابراهیموویچ به طور قابل ملاحظه ای بالاتر از دستمزد هر یک از بازیکنان یووه است. در حال حاضر خرید بازیکنانی از این دست برای یووه غیرممکن است.

 

این محدودیت باعث می شود که ما در بازار نقل و انتقالات به دو مورد محدود شویم: امضای قرارداد با بازیکنان باتجربه و پیشنهاد دستمزدهای پایین به آن ها (مانند سامی خدیرا) و یا خرید بازیکنان جوانی که می توانند میزان جهش ما به سمت باشگاه های بزرگ تر را بیش تر کنند (مانند پائولو دیبالا) . به بیان دیگر یوونتوس باید سراغ بازیکنانی با بازه ی سنی 22‐18 و 31‐29 که قابلیت حرکت دادن تیم به سمت جلو را دارند برود.

 

به همین خاطر است که من در مورد فروش پوگبا دو دل هستم. چه کار مفیدی با 100 میلیون یورو می توان انجام داد وفتی که هنوز دستمزد پیشنهادی سالانه ما 3 میلیون یورو است؟ بازیکنانی مانند ایسکو و یا گوندوگان ممکن است لیگ انگلستان را به دلیل دستمزدهای بالاتر ترجیج دهند، حتی اگر ما بتوانیم با قیمت مناسب باشگاه های آن ها را راضی به فروش بازیکن کنیم.

 

2 ― بازیکنان کم ولی با کیفیت به جای بازیکنان زیاد ولی بی کیفیت بگیریم. ما از فصل 2011‐2010 به صورت زیر پیش رفته ایم:

 

فصل تعداد بازیکنان ورودی به تیم هزینه ی خرید بازیکنان ورودی (میلیون یورو)
2011- 2010 20 59
2012- 2011 20 در دسترس نیست
2013- 2012 15 54
2014- 2013 5 23
2015- 2014 9 34
2016- 2015 11 120

 

بازیکنان قرضی که در نهایت سال بعد قراردادشان دائمی شده است دو بار حساب شده اند. به عنوان مثال قرارداد ماتری به صورت قرضی به عنوان یک بازیکن ورودی در فصل 2011‐2010 حساب شده و خرید مالکیت کامل در سال 2012‐2011 نیز به عنوان ورودی در نظر گرفته شده است. اعداد جدول از ویکیپدیا هستند.

 

با نگاهی به جدول مشخص می شود روندی عمومی بدین صورت بوده که تعداد بازیکنان ورودی به تیم فصل به فصل کاهش پیدا کرده در عوض کیفیت بازیکنان و تأثیر آن ها در تیم افزایش پیدا کرده است. در سال 2014‐2013 بازیکنانی مثل کارلوس توز و فرناندو یورنته خریدار شدند. امضای قراداد با آدیداس در فصل قبل و رسیدن به مراحل پایانی لیگ قهرمانان و فروش بازیکنانی نظیر آنجلو اوگبونا، آرتورو ویدال و کینگزلی کومن به ما درآمد کافی را برای ساختن یک تیم قدرتمند داده است.

 

برای پیشرفت به سمت جلو، یووه نیاز دارد که در سال بین دو تا چهار بازیکن بزرگ به خدمت گیرد. به خدمت گرفتن استعدادهای آینده دار و همچنین در کنار آن بازیکنانی با تجربه و باکیفیت باید مورد توجه قرار گیرد. من امیدوارم که این یووه می تواند در سال های آینده تیمی قدرتمند تبدیل شده و در کنار بزرگان قرار گیرد.

 

3- درآمدهای تجاری خود را افزایش دهیم:  یوونتوس در جایگاه دهم جدول برترین باشگاه های درآمد زا قرار گرفته است. نکته ی جالب توجه این است که بین رتبه ی 10 (یوونتوس) و 9 (لیورپول) اختلاف قابل توجهی وجود دارد. با قراردادهای حق پخش تلویزیونی لیگ برتر در فصل جدید این شکاف به مراتب بزرگ تر خواهد شد. اما بانوی پیر با رسیدن با رسیدن به فینال لیگ قهرمانان سال گذشته (1/89 میلیون یورو) به بالاترین فصل خود در گذشته رسید.

 

 

به نظر می رسد مشکل اصلی از درآمد باشگاه از تجارت باشد. اندازه ی ورزشگاه یوونتوس غیر قابل تغییر است. بنابراین باید به سراغ راه های دیگر رفت. یک راه مفید افزایش درآمدها از طریق بهبود درآمدهای تجاری باشگاه است. برنامه باشگاه برای توسعه ی J‐Village می تواند در سال های آینده موقعیت ما را در 10باشگاه برتر تثبیت کند. صعود از جدول درآمدها برای یووه چالشی دشوار است، چرا که 4 تیم انگلیسی رتبه های بالاتر را به خود اختصاص داده اند که درآمد هنگفتی را از قراردادهای حق پخش تلویزیونی به دست می آورند. برای مثال، برای رسیدن به رتبه ی پنجم این جدول درآمد باشگاه باید مبلغی در حدود 150 میلیون یورو افزایش پیدا کند (تقریباً 50 درصد افزایش درآمد کنونی) .

 

در پایان باید اشاره کنیم که از سال 2010 رشد باشگاه تحسین برانگیز بوده است. درآمد کلی باشگاه دو برابر شده است، چهار جام اسکودی متوالی و یک کوپا ایتالیا فتح شده و به فینال لیگ قهرمانان اروپا رسیده ایم. در فصل کنونی تنها چند دقیقه تا حذف بایرن مونیخ فاصله داشتیم. در حال حاضر یووه از خرید بازیکنانی مانند ماتری و یا میرکو ووچینیچ به بازیکنانی جوان مانند آلوارو موراتا و پائولو دیبالا و بازیکنانی باتجربه مانند ماریو ماندژوکیچ و کارلوس توز رسیده است، اما هنوز کارهای زیادی است که باید انجام شود و بانوی پیر برای رسیدن به قله ی اروپا باید در مقوله ی درآمدهای باشگاه و نقل و انتقالات دقت زیادی به خرج دهد.

 

برگرفته از وب سایت www.blackwhitereadallover.com


«به اشتراک گذارید»
Google+ Twitter Facebook
محمد پارسافر
محمد پارسافر«نگارنده اخبار»
ارتباط با نگارنده: